زندگی در کانادا چگونه است؟
قبل از پرداختن به موضوع زندگی در کانادا بد نیست بدانید کانادا از نظر مساحت، دومین کشور بزرگ جهان (پس از روسیه). فقط عرض این کشور، بیش از 7000 کیلومتر امتداد دارد؛ و با وجود این مساحت عظیم، جمعیت این کشور نسبتاً کم است. کانادا اندکی بیش از 35 میلیون نفر (طبق سرشماری 2016) جمعیت دارد که این رقم، تقریبا نصفِ جمعیت کشورهایی چون ایران، فرانسه، ایتالیا و انگلستان، و حدود یکدهمِ جمعیتِ ایالات متحده آمریکا است.
زندگی در کانادا – استانها و ناحیههای کانادا
کانادا به 10 استان (province) و سه ناحیه یا قلمرو (teritorry) تقسیم شده است. استانهای کانادا عبارتاند از:
- نیوفاندلند و لابرادور (Newfoundland & Labrador-NL)
- نوا اسکوشیا (Nova Scotia-NS)
- پرینس ادوارد آیلند (Prince Edward Island-PE)
- نیو برانزویک (New Brunswick-NB)
- کبک (Quebec-QC)
- انتاریو (Ontario-ON)
- مانیتوبا (Manitoba-MB)
- ساسکاچوان (Saskatchewan-SK)
- آلبرتا (Alberta-AB)
- بریتیش کلمبیا (British Colombia-BC)
و سه منطقهی این کشور عبارتاند از:
- نوناووت (Nunavut-NU)
- قلمروهای شمال غرب (Northwest Territories-NT)
- یوکون (Yukon-YT)
در کانادا نیز همچون کشورهای ایالتی، هر استان و ناحیه، دولتِ استانیِ خاص خود را دارد که به موازات دولت فدرال، فعالیت میکنند. بدین معنی که بعضی از قوانین و سیاستها در سرتاسر کشور اِعمال میشوند و برخی قوانین و سیاستها به صورت استانی پیاده میشوند و از این رو، از استانی به استان دیگر فرق دارند.
مثلا در کانادا، مالیات بر فروش کالا یک قانون فدرال است، اما در استانهای مختلف، افزون بر این مالیات فدرال، یک مالیات استانی نیز برای فروش کالاها اخذ میشود که در بعضی استانها یک درصد و در بعضیها 3 درصد است. تفاوت ناحیههای سهگانه با استانها در این است که این نواحی، اختیاراتِ دولتهای استانی را ندارند و تا حد زیادی تحت کنترل دولت فدرال هستند.
شهرهای مطرح برای زندگی در کانادا
افزون بر یک سومِ تمام جمعیت کانادا در سه شهرِ بزرگتر این کشور، یعنی در تورنتو، مونترال و ونکوور زندگی میکنند. هر سه شهر فوق، کلانشهرهایی مدرن و چندفرهنگیاند و هر یک دارای مراکز مرکزی پررونق و زنده، حومههای وسیع، دانشگاههای متعدد، و صنایع بسیار گستردهای هستند که فرصتهای شغلی فراوان و جذابی در اختیار مشتاقان زندگی در کانادا قرار میدهند؛ و بیدلیل نیست تقریباً همهی مهاجران این کشور، یکی از همین سه شهر را انتخاب میکنند، خواه هدفشان از مهاجرت، تحصیل باشد و خواه کار، یا سپری کردن دوران بازنشستگی.
رتبه چهارم: اتاوا
پایتخت کانادا شهر اتاوا است که پس از سه شهری که نام بردیم، چهارمین شهر بزرگ کانادا محسوب میشود. اتاوا با اینکه بخشی از استان انتاریو است، اما بخشی از کلانشهر اتاوا در استان کبک قرار گرفته است. اتاوا بهواسطهی همین که پایتخت کانادا است، اکثر فرصتهای شغلیای که در اختیار مشتاقان زندگی در کانادا قرار میدهد مشاغل دولتی و اداری است؛ بهطوری که یکسوم کارمندان دولت فدرال کانادا در همین شهر زندگی میکنند و تقریباً یکپنجمِ تمام مشاغل اتاوا، بهنوعی با دولت و ادارات دولتی مرتبط هستند.
البته اتاوا فقط شهر ادارات دولتی نیست. کسانی که اتاوا را برای مهاجرت انتخاب میکنند حتماً میدانند که این شهر از نظر آموزشی، علمی، صنعتی، و سرمایهگذاری، شهری بسیار پیشرفته است.
رتبههای بعدی
پنجمین و ششمین شهرهای بزرگ کانادا عبارتاند از کلگری و ادمونتون. هر دوی این شهرها در استان آلبرتا قرار دارند و متقاضیانی که یکی از این دو شهر را انتخاب کردهاند حتماً اطلاع دارند که بزرگترین صنعت در این دو شهر، معدن و نفت و گار است. این منطقه از استان آلبرتا سرشار از منابع طبیعی است. البته بدیهی است که این دو شهر از نظر علمی در ردههای بالایی قرار دارند.
بهعلاوه، این دو شهر از نظر خدماتی چون حمل و نقل و تولیدات صنایع معدنی، بسیار قدرتمندند. جالب است بدانید که کانادا اصلیترین تامینکنندهی انرژی برای کشور آمریکا است که مقدار قابلتوجهی از این انرژی، از استان آلبرتا به آمریکا صادر میشود؛ پس اگر حوزهی کار و تخصصتان انرژی است و برای مهاجرت، گزینهی زندگی در کانادا را انتخاب کردهاید حتماً استان آلبرتا و شهرهای کلگری و ادمونتون را فراموش نکنید.
نکتهی مهمِ دیگر، این است که دولت استانیِ آلبرتا در سالهای اخیر برای تامین نیروی کار خود، سیاستهای مهاجرتیاش را مورد بازبینی قرار داده و اکنون مهاجرت به این استان برای متقاضیان زندگی در کانادا که خواهان کار در حوزههای انرژی هستند، بیش از همیشه ساده و هموار شده است.
سایر شهرهای مطرح کانادا
شش شهر برتر برای زندگی در کانادا همین شهرهایی هستند که معرفی کردیم. اما در مورد نسبت جمعیت شهری و روستایی کانادا نیز بد نیست بدانید بیش از 80 درصد جمعیت این کشور در شهرها زندگی میکنند. فقط در مورد این آمار، باید به یک نکتهی مهم توجه داشته باشید. فقط همان شش شهر مذکور هستند که جمعیتشان بیش از یک میلیون نفر است و میتوان اسمشان را کلانشهر گذاشت.
بقیه شهرهای مناسب برای زندگی در این کشور، جمعیتی کمتر از یکمیلیون نفر دارند و این البته خبر خوبی برای کسانی است که هدفشان از زندگی در کانادا رسیدن به آرامش و دوری از هیاهوی شهرهای بزرگ است. برای انتخاب گزینههای موجود شاید بد نباشد ده شهرِ پرجمعیت کانادا را به ترتیب بشناسید:
جدول 1: زندگی در کانادا – ده شهر پرجمعیت
# | شهر (استان) | جمعیت تقریبی |
1 | تورنتو (انتاریو) | 5.580.000 |
2 | مونترال (کبک) | 3.700.000 |
3 | ونکوور (بریتیش کلمبیا) | 2.200.000 |
4 | اتاوا (انتاریو-کبک) | 1.200.000 |
5 | کلگری (آلبرتا) | 1.100.000 |
6 | ادمونتون (آلبرتا) | 1.000.000 |
7 | شهر کبک (کبک) | 720.000 |
8 | وینِپِگ (مانیتوبا) | 707.000 |
9 | همیلتون (انتاریو) | 716.000 |
10 | لندن (انتاریو) | 465.000 |
آب و هوای کانادا
اگر به دنبال زندگی در کانادا هستید، حتما باید به آب و هوای این کشور نیز فکر کنید. زندگی در بسیاری از نقاط این کشور زمستانهایی سرد و طولانی و اگر نمیتوانید هفتههای مداوم، دمای زیر صفر را تحمل کنید، در اکثر نقاط، زندگی در کانادا برایتان سخت خواهد بود. البته باید اقرار کرد که شهرهای این کشور، خودشان را خیلی خوب با آب و هوا سازگار میکنند. مثلا در شهرهایی چون تورنتو، مونترال، و کلگری، مسیرهای زیرزمینی یا محصورِ متعددی برای پیادهروی وجود دارند که اکثر ساختمانهای مرکز شهر را به هم وصل میکنند و برای رفتن از یک نقطه به نقطهی دیگر، در اکثر مواقع، اصلاً نیازی نیست تن به فضای سردِ بیرون بدهید.
از سوی دیگر، برای آنکه از زندگی در کانادا هراس نکنید بد نیست بدانید بعضی شهرها (بالاخص شهر کبک) فستیوالهای بزرگ زمستانی دارند و با تزریق هیجان و شادی در سردترین ماههای سال، بودن در این کشور را دلپذیرتر میکنند. هوای سرد کانادا برای خود ساکنین، اصلا چیز عجیبی نیست و مردم فقط با پوشیدن لباس کافی، به سر کار میروند و زندگی در کانادا را بهراحتی ادامه میدهند.
کانادا همیشه یخبندان است؟
زندگی در این کشور الزاما به معنی زندگی در اوج سرما نیست. شهرهایی هستند که حتی میتوان صفتِ «گرم» را رویشان گذاشت. مثلاً شهر ساسکاچون در استان ساسکاچوان، به طور متوسط سالی 2450 ساعت تابش آفتاب دارد که خیلی از این ساعات آفتابی، نه در ذلِ گرمای تابستان، بلکه در وسط زمستان است. یعنی مثلاً همان روزهایی که شهرهای سرد کانادا دمای 15- را تجربه میکنند، این شهر هوایی آفتابی و بهاری دارد. پس زندگی در کانادا الزاما به معنای تحمل سرما نیست.
حتی شاید بد نباشد بدانید کم نیستند کسانی که هدفشان از مهاجرت به کانادا زندگی در آب و هوایِ بسیار مطلوبِ بعضی مناطق این کشور است. به عنوان نمونه، شهرهای ساحلی بریتیش کلمبیا (مثل ونکوور، جزیره ونکوور یا جزایر گالف) آب و هواشان کامل معتدل و جنگلی است. در این مناطق، زمستانها به جای برف، فقط باران میبارد و بهارها طولانی و گرم است و تابستانها خشک و گرم. پس وقتی زندگی در کانادا برای بعضیها توأم با کلنجار رفتن با برف است، خیلی از ساکنان بریتیش کلمبیا اوقات خود را با قدم زدن در کنار ساحل میگذرانند و از زندگی در کانادا لذت میبرند.
بیابان کانادا
اما شگفتانگیزتر از همه این است که کانادا حتی مناطق بیابانی هم دارد. بیابان گریت باسین در جنوب بریتیش کلمبیا یکی از این موارد است. در این منطقهی کانادا، آب و هوا خشک و گرم است. اگر به این منطقه سفر کردید و چشمتان به درختان نخل خورد اصلا تعجب نکنید.
برای آنکه قبل از زندگی در کانادا دید بهتری از آب و هوای شهرهای این کشور داشته باشید تا اگر آب و هوا برایتان اهمیت دارد شهر مناسبتری را برای زندگی در کانادا انتخاب کنید، جدول زیر میتواند راهنمای خوبی باشد. این جدول، آب و هوای 6 شهر مهم کانادا در چهار ماهِ مختلف سال را نشان میدهد و با دیدن این جدول میتوانید مقایسه کنید که زندگی در کانادا بسته به شهری که انتخاب میکنید میتواند چه حسی داشته باشد (در این جدول، منظور از «درجه»، سانتیگراد است و نه فارنهایت).
شهر | ژانویه | آوریل | ژولای | اکتبر |
تورنتو | 4- درجه | 7.5 درجه | 22 درجه | 10 درجه |
مونترال | 10- درجه | 5.5 درجه | 21 درجه | 8 درجه |
ونکوور | 3 درجه | 9 درجه | 17.5 درجه | 10 درجه |
اتاوا | 11- درجه | 5.5 درجه | 21 درجه | 8 درجه |
کلگری | 9- درجه | 5 درجه | 16 درجه | 15 درجه |
ادمونتون | 12- درجه | 5.5 درجه | 17.5 درجه | 5.5 درجه |
مهاجرت برای زندگی در کانادا
جمعیت کانادا در یکی دو دههی اخیر مدام در حال افزایش بوده است. آمارهای اداره مهاجرت کانادا نشان میدهد نرخ زاد و ولد در کشور کانادا بالا نیست (1.2 فرزند به ازای هر زن بالغ)؛ اما در زمینه زندگی در کانادا آنچه باعث شیبِ افزایشیِ جمعیت این کشور بوده، نه زاد و ولد زیاد، بلکه افزایش مهاجران بوده است.
جالب است که در ده سال گذشته، نرخ تولد نوزاد در کانادا کمتر از کشورهای آمریکا، ایتالیا، فرانسه، بریتانی، آلمان و ژاپن بوده اما نرخ افزایش جمعیت این کشور، از همهی کشورهای مذکور بیشتر بوده است که این امر، همانطور که گفتیم، به علت افزایش تعداد کسانی بوده است که زندگی در کانادا را به زندگی در کشور خود ترجیح داده و به کانادا مهاجرت کردهاند. بیدلیل نیست که در کانادا، پس از انگلیسی و فرانسوی، سومین زبانِ پرگویشور، زبان چینی است.
شهروندان کدام کشورها زندگی در کانادا را به زندگی در کشور خود ترجیح دادهاند؟
بر اساس آخرین آمارِ به دست آمده از سرشماری ملی کانادا (2016)، تقریبا 22 درصد از کل جمعیت کانادا مهاجر هستند. از این جمعیت عظیمی که به کانادا مهاجرت کردهاند، تقریباً 60 درصدشان از آسیا و خاورمیانه آمدهاند، 16 درصد از اروپا، و 10 درصد از آفریقا و آمریکا.
تنوع فرهنگی در کانادا
اگر قصد مهاجرت به کانادا دارید، برای درک میزان تنوع فرهنگی در این کشور جالب است بدانید بیشترین نام فامیل در سراسر کشور کانادا «اسمیت» است اما در شهر ونکوور، فامیل «اسمیت» بعد از «لی»، «وِنگ» و «چان» در رتبهی چهارم جای دارد! در کشور کانادا که کشوری انگلیسی و فرانسوی زبان است، فقط 60 درصد از مردم، زبان مادریشان انگلیسی است و فقط 20 درصد کاناداییها زبان مادریشان فرانسوی است.
یعنی 20 درصدِ الباقی جمعیت این کشور، آلوفون (کسانی که زبان مادریشان غیر از دو زبان انگلیسی و فرانسوی است) هستند. زبانهای رایج (هرچند غیررسمی) کانادا بعد از انگلیسی و فرانسوی، به ترتیب، چینی، ایتالیایی، آلمانی، پنجابی، اسپانیولی و عربی است.
خیلی از متقاضیان مهاجرت به کانادا میپرسند که آیا لازم است برای زندگی در این کشور حتما زبان فرانسوی را بلد بود؟ در پاسخ باید گفت که اگر این دسته از متقاضیان زندگی در کانادا قصدِ رفتن به استان کبک را ندارند، اصلا لازم نیست فرانسوی بدانند.
فرهنگ و آداب زندگی در کانادا
خود کاناداییها ادعا دارند که آدمهایی مودب، آرام و معتدل هستند. این ادعا چندان هم بیمورد نیست. برای زندگی در کانادا به هر یک از شهرهای بزرگ این کشور که بروید، خواهید دید که مثلاً فروشندهها برخورد بسیار مهربانانهای با مشتری دارند و به همه سلام میکنند، مردم در خیابان به یکدیگر لبخند میزنند، ایستگاههای اتوبوس، کاملا منظم است و همه در صف میایستند و برای سوار شدن به اتوبوس و مترو، همیشه صبورند و صف را به هم نمیزنند. موقع زندگی در کانادا خواهید دید که مردم این کشور همیشه آرام صحبت میکنند و در همه حال، خونسریشان را حفظ میکنند.
زندگی در کانادا – نقش و جایگاه زنان
در کشور کانادا، حدود 55 درصد پزشکان و دندانپزشکان، زن هستند و در دانشگاههای این کشور، بهطور متوسط، 60 درصد دانشجویان، خانمها هستند. همین آمارها نشان میدهد که زنان در جامعه این کشور نقش پررنگی دارند. البته پس از چند سال که از حضورتان در کانادا بگذرد، متوجه میشوید هنوز هم در کانادا میانگین حقوق زنان کمتر از میانگین حقوق مردان (برای انجام کار مشابه) است، هرچند قانون کانادا اکیداً بر تساوی حقوق زن و مرد تاکید دارد.
در مجموع، اگر از کشوری چون ایران عازم این کشور شده باشید، تفاوتهای بسیار زیادی را بین فرهنگ ایران و کانادا خواهید دید چرا که اکثر کلیشههای جنسیتیِ موجود در جوامع جهان سوم، اصلا در کانادا وجود ندارد و همین امر سبب شده زندگی در کانادا برای بسیاری از خانمها جذابیت ویژهای داشته باشد.
دین و مذهب مردم کانادا
دین اکثر مردم کانادا مسیحیت است. 40 درصد کاناداییها مسیحیان کاتولیک و حدود 25 درصدشان مسیحیان پروتستان هستند. بزرگترین جمعیتِ غیرمسیحی کانادا، جمعیت مسلمانان است. پس اگر قصد زندگی در کانادا را دارید و به دین اسلام معتقد و پایبندید، باید بدانید که اصلاً در آن کشور احساس غریبه بودن نخواهید کرد.
مسلمانانی که اکنون در این کشور هستند، دو درصد جمعیت این کشور را شکل دادهاند. مسلمانان در همه جای کانادا حضور دارند، و حضور آنان بویژه در شهرهای تورنتو، اتاوا، مونترال و ونکوور، پررنگتر از سایر شهرهاست. جالب است بدانید قدیمیترین مسجدِ ساختهشده در کل قارهی آمریکای شمالی، مسجدی به نام مسجد الرشید است که حدود چهل سال پیش در شهر ادمونتون کانادا شروع به کار کرد.
پس از دین اسلام، یهودیت دین رایج بعدی کانادا است. حدود یک درصد مردم کانادا یهودی هستند (یهودیان کانادا اگرچه فقط یک درصد از جمعیت این کشور را شکل میدهند اما همین جمعیت، پس از جمعیتِ یهودیانِ ساکن اسرائیل، آمریکا و فرانسه، بزرگترین جمعیت یهودیان دنیاست).
البته در کنار همهی آمارهای فوق درباره دین مردم کانادا، باید به این نکته نیز اشاره کرد که گزارشهای رسمی دولت کانادا نشان میدهد حدود 15 درصد از مردم این کشور اظهار کردهاند که هیچ دینی ندارند.